این نوع قتل سه حالت دارد:
مورد اول؛ حالتی است که انسان قصد کشتن دیگری را ندارد، بلکه قصد عمل دارد، یعنی قصد انجام رفتاری را دارد، اما آن فعل و رفتار عرفاً کشنده نیست. مانند آنچه در تصادفات رانندگی اتفاق می افتد. شخص الف (راننده) قصد کشتن شخص ب (عابر پیاده) را ندارد، رفتار و عمل او (رانندگی) عرفاً کشنده نیست، اما تقصیر راننده مثلاً سرعت زیاد باعث مرگ عابر می شود. این نوع قتل شبه عمدی است. مثال دیگر قتل بر اثر خطاهای پزشکی است که پزشک قصد کشتن بیمار را ندارد، عمل او عرفاً کشنده نیست، بلکه بیمار به دلیل تقصیر کشته می شود. بدیهی است که هر گاه مرتکب عرفاً کشنده باشد، نوع قتل نیز تغییر می کند و عمدی می شود.
مورد دوم؛ حالتی است که در آن شخص از موضوع غافل است. مثلاً شخص الف می خواست نسبت به شیء یا حیوانی رفتار کند، ولی بعداً معلوم می شود که اشتباه کرده و فاعل در واقع انسان بوده است نه شیء یا حیوان. در اینجا او نه قصد کشتن مقتول را داشت و نه رفتار او به طور سنتی کشنده بود، بلکه او به سادگی نسبت به موضوع بی اطلاع و اشتباه بود. بدیهی است اگر قصد قتل یا رفتار کشنده باشد، قتل عمدی است.
مورد سوم؛ شبیه حالت اول است. یعنی حالتی که شخص مرتکب جرم می شود. چه بی پروا باشد. بیمبالاتی کردن. قوانین را رعایت نکنید. یا در عمل آنها مهارت نداشته باشند. چیزی که باعث می شود عمل یک فرد عمدی به نظر برسد این است که او قصد کشتن ندارد و رفتار او به طور سنتی کشنده نیست. مثلا تصادفات رانندگی.
مجازات جرم شبه قتل عمد
چون این قتل عمدی نیست پس مستوجب قصاص نیست. و مجازات در نظر گرفته شده برای آن پرداخت دیه توسط مرتکب است. البته در مورد اینکه آیا او مرتکب حبس می شود یا خیر اختلاف داریم، اما حداقل در قتل غیرعمد ناشی از تصادفات رانندگی، مرتکب علاوه بر دیه، با مجازات حبس نیز مواجه است. در سایر موارد حکم به پرداخت دیه توسط مرتکب قطعی و قطعی است.
این نوع قتل سه حالت دارد:
مورد اول؛ حالتی است که انسان قصد کشتن دیگری را ندارد، بلکه قصد عمل دارد، یعنی قصد انجام رفتاری را دارد، اما آن فعل و رفتار عرفاً کشنده نیست. مانند آنچه در تصادفات رانندگی اتفاق می افتد. شخص الف (راننده) قصد کشتن شخص ب (عابر پیاده) را ندارد، رفتار و عمل او (رانندگی) عرفاً کشنده نیست، اما تقصیر راننده مثلاً سرعت زیاد باعث مرگ عابر می شود. این نوع قتل شبه عمدی است. مثال دیگر قتل بر اثر خطاهای پزشکی است که پزشک قصد کشتن بیمار را ندارد، عمل او عرفاً کشنده نیست، بلکه بیمار به دلیل تقصیر کشته می شود. بدیهی است که هر گاه مرتکب عرفاً کشنده باشد، نوع قتل نیز تغییر می کند و عمدی می شود.
مورد دوم؛ حالتی است که در آن شخص از موضوع غافل است. مثلاً شخص الف می خواست نسبت به شیء یا حیوانی رفتار کند، ولی بعداً معلوم می شود که اشتباه کرده و فاعل در واقع انسان بوده است نه شیء یا حیوان. در اینجا او نه قصد کشتن مقتول را داشت و نه رفتار او به طور سنتی کشنده بود، بلکه او به سادگی نسبت به موضوع بی اطلاع و اشتباه بود. بدیهی است اگر قصد قتل یا رفتار کشنده باشد، قتل عمدی است.
مورد سوم؛ شبیه حالت اول است. یعنی حالتی که شخص مرتکب جرم می شود. چه بی پروا باشد. بیمبالاتی کردن. قوانین را رعایت نکنید. یا در عمل آنها مهارت نداشته باشند. چیزی که باعث می شود عمل یک فرد عمدی به نظر برسد این است که او قصد کشتن ندارد و رفتار او به طور سنتی کشنده نیست. مثلا تصادفات رانندگی.
مجازات جرم شبه قتل عمد
چون این قتل عمدی نیست پس مستوجب قصاص نیست. و مجازات در نظر گرفته شده برای آن پرداخت دیه توسط مرتکب است. البته در مورد اینکه آیا او مرتکب حبس می شود یا خیر اختلاف داریم، اما حداقل در قتل غیرعمد ناشی از تصادفات رانندگی، مرتکب علاوه بر دیه، با مجازات حبس نیز مواجه است. در سایر موارد حکم به پرداخت دیه توسط مرتکب قطعی و قطعی است.